چکیده
زمينه و اهداف : بشر همواره در معرض خطرهاي مختلفي از قبيل از دست دادن اموال و دارايي ها، صدمه بدني در محيط کار، از کار افتادگي و ناتواني و مرگ قرار دارد. براي کاهش اثرات ناگوار ناشي از اين حوادث، بيمه عمر به عنوان مؤثرترين و مقبول ترين ابزار در بسياري از کشورهاي جهان عمل مي کند.مطالعه حاضر به بررسي تابع تقاضاي بيمه عمر در ايران و عوامل مؤثر بر آن مي پردازدو کشش تقاضاي عوامل موثر بر بيمه عمر را تخمين و مورد بررسي قرار مي دهد.
مواد و روش ها : در پژوهش حاصل درآمد سرانه، نرخ تورم، بار تکفل، سطح تحصيلات،احتمال مرگ سرپرست خانواده و ميزان و ارزش ريالي بيمه عمر به صورت يک سري هاي زماني32ساله مورد بررسي قرار گرفت، تابع تقاضاي بيمه عمر تخمين زده شد و کشش تقاضاي هريک از اين عوامل به روش حداقل مربعات معمولي برآورد گرديد.
يافته ها : يافته هاي پژوهش حاضر نشان داد که به جز سطح تحصيلات، همه داده ها در سطح 5% انباشته از درجه يک مي باشند و هيچ بردار هم انباشتگي بين آنها وجود ندارد. نتايج حاصل از پردازش مدل نشان داد که کشش درآمدي تقاضاي بيمه عمر 0.112و کشش تقاضاي بيمه عمر نسبت به احتمال مرگ سرپرست خانواده،بار تکفل، ميزان با سوادي و نرخ تورم به ترتيب 0.221 ، 2.24 ،0.211 و 1.33- مي باشد.
بحث و نتيجه گيري : بين تقاضاي بيمه عمر با توليد ناخالص ملي،احتمال مرگ سرپرست خانواده، بار تکفل و ميزان باسوادي رابطه مثبت وجود دارد و نرخ تورم اثر منفي بر ميزان تقاضاي بيمه عمر دارد که شناسايي اين عوامل زمينه گسترش بيمه عمر را فراهم مينمايد.