چکیده
زمينه و اهداف: علیرغم رشد سالمندی در جمعیت ایران به نیازهای واقعی سالمندان به عنوان یک گروه آسیب پذیر کمتر توجه شده است. بنابراین نیازمند نگاه جدی متولیان برای مواجهه همهجانبه با آن است. در این پژوهش سعی شده تا اولویت های سیاست گذاری سالمندی فعال جهت برنامه ریزی شناسائی گردد به گونه ای که بتواند پاسخگوی اکثر نیازهای آن ها باشد. بنابراین عوامل موثر در سیاست گذاری های مدیریتی در سطح کلان می تواند عامل پیشگویی کننده سالمندی موفق در سال های آتی به شمار آید.
مواد و روش ها: پژوهش حاضر یک مطالعه کیفی بوده که به روش تحلیل محتوی می باشد. جمعیت آماری 287 نفر از مدیران سالمندی در سازمان های مرتبط با سالمندی بودند. ابزار پژوهش، پرسشنامه ساخته دست پژوهشگر بوده و اعتبار صوری و محتوائی آن تائید شد. روائی آن از طریق دو شاخص CVR (ضریب نسبت روایی) و CVI (شاخص روایی محتوا)، تاییدگردید. داده ها با آمار توصیفی و آزمون t تک نمونه ای و نرم افزار SPSS تحلیل گردید.
يافته ها: طبق یافته های تحقیق، مولفه های تغذیه، مسکن، برنامه ریزی اوقات فراغت، امنیت درامدی، شهرسازی و مناسب سازی فضاها، سلامت روان، نگرش جامعه و سواد سلامت، آموزش مادام العمر و اشتغال در اولویت بندی سیاست گذاری سالمندی فعال موثر می باشد، و تغذیه با بار عاملی 0/512 بیشترین وزن و "آموزش مادام العمر" با بار عاملی 0/420 کمترین وزن را در تعریف ابعاد سالمندی فعال جهت اولویت گذاری ، برعهده دارد.
نتيجه گيري: اگردولت و ارگان های مرتبط سیاست گذاری سالمندی را بر اساس اولویت ها انجام داده و سیاست گذاری مبتنی بر نیاز، منسجم و یکپارچه باشد، نتایج قابل ملاحظه ای در رابطه با بهبود وضعیت سالمندان متصور خواهد بود.