چکیده
زمینه. ارتقا کیفیت زندگی کاری کارکنان سازمانها بر کیفیت خدمات ارائه شده، بهرهوری و سلامت روانی آنان تأثیر میگذارد. یافتههای مطالعاتی نشان میدهد که کیفیت زندگی کاری پایین موجب افزایش میزان شکایت کارکنان، افزایش نرخ غیبت از کار، افزایش میزان اعمال مقررات انضباطی، کاهش نگرش مثبت کارکنان و کاهش مشارکت آنان در برنامههای نظام پیشنهادها بوده است. از طرف دیگر، برآورده ساختن نیازهای کارکنان به بهسازی و کارایی بلندمدت سازمان نیز منجر خواهد شد. هوش اخلاقی به معنی ظرفیت و توانایی درک درست از خلاف، داشتن اعتقادات اخلاقی قوی و عمل به آنها و رفتار در جهت صحیح و درست است. مطالعهی حاضر با هدف بررسی ارتباط هوش اخلاقی و کیفیت زندگی کاری در مسئولان شاغل در واحدهای مختلف بیمارستانهای آموزشی شهر یزد در سال 1401 انجام شد.
روش کار. پژوهش حاضر به صورت توصیفی انجام شد. جامعه مورد بررسی کلیه مسئولان شاغل در واحدهای مختلف بیمارستانهای آموزشی دانشگاه علوم پزشکی شهید صدوقی یزد بود که نمونهگیری به صورت سرشماری انجام شد. معیار ورود به مطالعه داشتن اشتغال حداقل یکسال سابقه در پست مربوطه و تمایل به شرکت در پژوهش بود. بهمنظور جمعآوری دادههای موردنیاز از دو پرسشنامه استاندارد هوش اخلاقی کیل و لنیک (Kiel & Lennick) و کیفیت زندگی کاری کاسیو (Casio) استفاده شد. لازم به ذکر است که در ابتدای پرسشنامه قبل از گویههای اصلی، اطلاعات دموگرافیک شامل سن، جنس، مدرک تحصیلی، سابقه مدیریت و بخش، آورده شده بود. بعد از مراجعه مستقیم شخص پژوهشگر به بیمارستان و ارائهی توضیحات تکمیلی پرسشنامهها توزیع و گردآوری شد. تحلیل دادهها با نرمافزار SPSS نسخه 22 و با استفاده از آماره توصیفی (فراوانی، میانگین، انحراف معیار) و آزمونهای t-test، ANOVA، من ویتنی و کروسکال والیس انجام شد.
یافتهها. از مجموع 75 نفر شرکتکننده، بیشتر آنها زن (7/ 62 درصد)، در بازه سنی 31 تا 40 سال (3/ 49 درصد) با سابقه کاری 10 تا 20 سال (56 درصد) و دارای مدرک کارشناسی (7/ 54 درصد) بودند. نمره کل کیفیت زندگی کاری (63/ 18±82/ 107) و نمره کل هوش اخلاقی (11/ 16±76/ 163) بود. بنابراین نمرات هر دو بالاتر از سطح متوسط بود. بین دو متغیر کیفیت زندگی کاری و هوش اخلاقی بهطور کلی ارتباط معنیداری وجود نداشت (P=0/051) و تنها بین ابعاد مشارکت و ارتباطات نمره کلی هوش اخلاق ارتباط معنیداری مشاهده شد (P<0/05).
نتیجهگیری. توجه بیشتر سیاستگذاران و تصمیمگیرندگان کلان در حوزهی بهداشت و درمان به بهبود ارتباطات در بین کارکنان و مسئولین و همچنین افزایش مشارکت در تصمیمگیریها و هدفگذاری، منجر به تقویت هوش اخلاقی و همچنین بهبود کیفیت زندگی کاری آنان در سازمان خواهد شد.