سودابه رستمی
1 ، آتوسا کلانتری هرمزی
1* ، محمد عسگری
1 ، عزت اله کردمیرزا نیکوزاده
2 1 گروه مشاوره، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
2 گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
چکیده
زمینه. مصرف ماده گل در بین نوجوانان در سالهای اخیر روند صعودی داشته و از جمله چالش های بهداشتی- اجتماعی کشور به شمار میرود. هدف این مطالعه شناسایی علل گرایش نوجوانان به مصرف ماده گل با نگاه به تجارب زیسته نوجوانان مصرفکننده ماده گل است.
روش کار. این مطالعه ی کیفی با روش پدیدارشناسی توصیفی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق با 11 نوجوان 17-20 سال که حداقل یکبار در هفته مصرف ماده گل داشتند در شهر مشهد و در سال 1402 صورت گرفت. مشارکتکنندگان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس و هدفمند گزینش شدند. جمعآوری دادهها تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرده و دادههای جمعآوری شده به شیوه کدگذاری تحلیل شدند.
یافتهها. تحلیل تجارب مشارکتکنندگان منجر به شناسایی 136 کد اولیه، 30 مقوله فرعی و 11 مقوله اصلی و 2 مقوله هستهای شد. مقولات هستهای را مؤلفه های درون فردی و مؤلفه های میان فردی- برون فردی گرایش به مصرف ماده گل در نوجوانان تشکیل دادند. مقولات اصلی شامل تحریفشناختی از آثار ماده گل، خلق پایین، ناکامی، نداشتن برنامه کاری معین، داشتن شخصیت متزلزل، ناآگاهی از مضرات ماده گل، مقابله با مشکلات عاطفی، مقابله با تعارضات والدینی، الگوپذیری از جو همتایان در مصرف، الگوپذیری از چهره های مشهور و دسترسی آسان بودند.
نتیجهگیری. واکاوی تجارب و دیدگاه های نوجوانان مصرف کننده ماده گل در ابعاد متنوع درون فردی، میان فردی و برون فردی؛ شناخت عمیقتری از شاخصهای متنوع مصرف ماده گل در بین نوجوانان در اختیار قرار داد. در نظر گرفتن مؤلفههای بهدست آمده بهعنوان گام اولیه برای توسعه اقدامات مداخلهای کارآمد متناسب با نیازهای شناسایی شده کمککننده خواهند بود.
کلید واژه ها: نوجوانان, ماده کانابیس (دارو), گرایش, پدیدارشناسی, مطالعه کیفی