پریسا محمدی
1 ، بهنام طالبی
1* ، مهستی علیزاده
2 1 گروه مدیریت آموزشی، دانشکده علوم تربیتی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز، تبریز، ایران
2 گروه پزشکی اجتماعی، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز، تبریز، ایران
چکیده
زمینه. استفاده از سیاستگذاری مبتنی بر شواهد در سیاستگذاری آموزش و ارتقای بهداشت دانشآموزان میتواند صحت و دقت سیاستها را ارتقا دهد. پژوهش حاضر، عوامل مداخلهگر سیاستگذاری آموزشی مبتنی بر شواهد در آموزش و ارتقا بهداشت دانشآموزان را شناسایی و آنها را از دیدگاه متخصصین مورد ارزیابی قرار داده است.
روش کار. مطالعه حاضر ترکیبی با رویکرد متوالی کیفی- کمّی با روش تحلیل مضمون و پیمایشی میباشد. در سال 1401، ابتدا برای مطالعه دیدگاه خبرگان و سیاستگذاران حوزه آموزش و سلامت، دیدگاه 18 نفر با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته بررسی شد. در مرحله بعدی، میزان امکان بهبود عوامل مداخلهگر در نظام آموزشی با مطالعه دیدگاه 366 نفر مدیر مدرسه با استفاده از پرسشنامه بررسی شده است. روش نمونهگیری بخش کیفی پژوهش، هدفمند و در بخش کمّی تصادفی طبقهای نسبی بود. بهمنظور احراز صحت اطلاعات در بخش کیفی پژوهش از روش مثلثسازی و در بخش کمّی از ارزیابی برازش مدل دادهها با تحلیل عاملی تاییدی مرتبه اول و دوم استفاده شد. تحلیل دادههای کیفی با روش تحلیل تماتیک استربرگ (Esterberg's Thematic Analysis) و دادههای کمّی با آزمون T تک نمونهای صورت پذیرفت.
یافتهها. بر اساس مضامین مستخرج از پژوهش، عوامل مداخلهگر در مضامین: عدم پویایی سیاست تحقیق و گردآوری شواهد، فقدان اراده سیاسی، محدودیت منابع، شکاف شواهد- سیاست و عدم جذب علم قابل دستهبندی بوده و امکان توجه به هر یک از آنها در نظام آموزشی در حد بالاتر از متوسط میباشد.
نتیجهگیری. کاربست اثربخش سیاستگذاری آموزشی مبتنی بر شواهد، تغییرات نگرشی در سطوح عالی و کلان نظام آموزشی و آموزش بهداشت را میطلبد.
کلید واژه ها: مبتنی بر شواهد, آموزش بهداشت, سیاست, سیاست گذاری